Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایمنا»
2024-05-06@02:24:34 GMT

یادمان‌های شهدا، نماد ایثار و مجاهدت ملت ایران است

تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۵۱۰۱۸

یادمان‌های شهدا، نماد ایثار و مجاهدت ملت ایران است

مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان مرکزی گفت: یادمان‌های شهدا، علاوه بر نماد ایثار و مجاهدت ملت ایران، به عنوان ظرفیت عظیم در راستای ترویج فرهنگ ایثار، شهادت و تعالی جامعه، مطرح است.

به گزارش ایمنا، سرهنگ پاسدار غلامرضا کریمی عصر امروز_ یکشنبه هفتم خردادماه_ در آئین افتتاح یادمان شهید گمنام شهر جدید امیرکبیر اظهار کرد: فرهنگ دفاع مقدس به عنوان یک فرهنگ غنی و کارآمد در همه ابعاد، برای نسل کنونی و آتی جامعه قابل استفاده است و این مهم می‌تواند به عنوان الگویی کارآمد برای همه مقاطع مورد توجه ویژه باشد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: مولفه‌هایی همچون ولایت مداری، اخلاق و معنویت در فرهنگ دفاع مقدس، دستاوردهای زیادی برای کشور به همراه داشت و در گام دوم انقلاب این سه مؤلفه مهم، همواره باید در جامعه تقویت شود.

مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان مرکزی، ترویج فرهنگ دفاع مقدس را رمز عبور از مشکلات جامعه عنوان کرد و گفت: یکی از مؤلفه‌های مهم این فرهنگ، سیره، یاد و خاطر شهدا به عنوان سرمایه‌های عظیم کشور است و گلزارها و یادمان‌های شهدا نقش ویژه‌ای در این مهم دارند که باید همواره مورد توجه قرار بگیرند.

کریمی تاکید کرد: یادمان‌های شهدا به عنوان قرارگاه‌های فرهنگی کاربرد دارند که بسیاری از مجموعه‌های فرهنگی در این اماکن فعالیت دارند و باید این فعالیت‌ها تقویت و حمایت شوند.

مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان مرکزی گفت: یادمان‌های شهدا، علاوه بر نماد ایثار و مجاهدت ملت ایران، به عنوان ظرفیت عظیم در راستای ترویج فرهنگ ایثار، شهادت و تعالی جامعه، مطرح است.

وی ادامه داد: نباید اجازه دهیم یادمان‌های شهدا مورد غفلت و بی توجهی قرار بگیرند و این اماکن مقدس همواره باید محل فعالیت‌های فرهنگی اثرگذار باشند و در این راستا دستگاه‌های متولی تعامل و هم‌افزایی لازم را داشته باشند.

مدیر کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان مرکزی اضافه کرد: فعالیت اختصاصی فرهنگی از جمله برگزاری مسابقات، جشنواره‌ها و اقدامات رسانه‌ای از سوی یادمان‌های شهدا می‌تواند توجه آحاد مردم و به ویژه نسل جوان و نوجوان را به خود جلب کند.

کریمی گفت: در چهارمین سالگرد رجعت شهید گمنام شهر امیر کبیر شاهد تکمیل یادمان شهید هستیم که افتتاح این یادمان به همت مسئولین و مدیران جهادی این شهرک اتفاق افتاده و جای تقدیر بسیار دارد.

منبع: ایرنا

کد خبر 664051

منبع: ایمنا

کلیدواژه: مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مرکزی یادمان های شهدا نماد ایثار ملت ایران فرهنگ ایثار و شهادت شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان مرکزی یادمان های شهدا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۵۱۰۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آقای علم‌الهدی! چرا منیژه؟

   عصر ایران؛ هومان دوراندیش - در خبرها آمده بود که احمد علم‌الهدی، امام جمعۀ مشهد، گفته است: «حجاب متعلق به فرهنگ ایران است. حتی آن زمان که هنوز اسلام وارد ایران نشده بود، حجاب فرهنگ ایرانیان بود؛ بخصوص در تاریخ ایران باستان؛ و انعکاس این فرهنگ را می‌توان در شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی دید؛ آن زمان که از قول منیژه به عنوان نماد یک زن فرهیخته و ایرانی نقل می‌کند: منیژه منم، دخت افراسیاب / برهنه ندیده تنم آفتاب».

  اینکه جناب علم‌الهدی برای دفاع از حجاب ترجیح داده به سراغ شاهنامه برود و از منیژه مدد بگیرد، خود تایید ناخواسته‌ای است بر آنچه به عنوان دین‌گریزی در جامعۀ ایران مطرح و البته از تریبون‌های رسمی انکار شده است.

   محافظه‌کاران سنتی در ایران، به ویژه اگر اهل سیاست باشند، غالبا منکر داعیه دین‌گریزی در جامعۀ ایران‌اند؛ ولی چگونه هم آن ادعا را نادرست می دانند و هم آقای علم‌الهدی برای دفاع از حجاب دست به دامن منیژه‌ای شده که اگرچه آفتاب تنِ برهنه‌اش را ندیده بود، ولی شراب‌خواری و عیش و عشرت هم از دیگر ویژگی‌های او بوده است؟

  در داستان بیژن و منیژه در شاهنامه، منیژه به بیژن دل می‌بندد و او را به خیمه‌اش دعوت می‌کند. چند شبانه‌روز با او مشغول خوردن و باده نوشیدن می‌شود، در حالی که نوازندگان با بربط و چنگ برایشان می‌نواختند.

  ببینیم فردوسی چه توصیفی از خلوت بیژن با "منیژه" - الگوی ارایه شده از جانب آقای علم الهدی - داشته:

نهادند خوان و خورش، گونه‌گون

همی ساختند از گمانی فزون

 

نشستنگه رود و می ساختند

ز بیگانه خیمه بپرداختند

 

پرستندگان ایستاده به پای

ابا بربط و چنگ و رامش سرای

 

میِ سالخورده به جام بلور

برآورده با بیژن گیو زور

 

سه روز و سه شب شاد بوده به هم

گرفته بر او خواب مستی ستم

 در ابتدا هم که بیژن وارد خیمۀ منیژه می‌شود، فردوسی می‌گوید:

به پرده درآمد چو سرو بلند

میانش به زرین کمر کرده بند

 منیژه بیامد گرفتش به بر

گشاد از میانش کیانی کمر

    به هر حال پوشش منیژه هر چه بوده باشد، رفتار و کردار او قطعا باب طبع و مطابق عقاید جناب علم‌الهدی نبوده. پس چرا ایشان از منیژه مدد جسته برای دفاع از عقایدش؟ آیا این گونه تعبیر نخواهد شد که پدیده‌ای به نام دین‌گریزی را پذیرفته‌اند که به باور منتقدان افرادی نظیر آقای علم‌الهدی در شکل‌گیری آن پدیده نقش موثری داشته‌اند از منیژه و نه شخصیت های دینی نام برده است؟

  مثلا در همین داستان بیژن و منیژه، نوازندگان برای دو دلداده می‌نواختند تا خلوت و معاشرت‌شان خوشایندتر شود و این اقبال به موسیقی هم دقیقا بخشی از همان "فرهنگ ایرانیان" بوده که آقای علم‌الهدی به آن تمسک جسته‌اند. ولی الآن که اختیار خراسان و شهر مشهد در ید باکفایت جناب علم‌الهدی قرار گرفته، برگزاری یک کنسرت در مشهد هم ممنوع است.

  این نفی موسیقی هم آیا برآمده از "فرهنگ ایرانیان" است؟ و آیا همین سخت‌گیری‌ها موجب دین‌گریزی جوانان [‌یا دست کم لایه‌های قابل توجهی از آنان‌] نشده؟ قطعا اگر این سخت‌گیری‌ها نبود، امروز امام جمعۀ مشهد ناچار نبود برای دفاع از حجاب، به مشی منیژه‌ای متوسل شود که پس از آن سه روز شادخواری‌اش با بیژن، در جام شراب بیژن داروی هوش‌بر ریخت و او را با کمک ملازمانش پنهانی به کاخ پدرش برد و باقی قصه را هم از زبان فردوسی بشنوید:

نهفته به کاخ اندر آمد به شب

به بیگانگان هیچ نگشاد لب

چو بیدار شد و بیژن و هوش یافت

نگار سمن‌بر در آغوش یافت

  در سخنان آقای علم‌الهدی، نکتۀ فرعی نادرستی هم وجود دارد و آن اینکه وی منیژه را "یک زن فرهیخته و ایرانی" توصیف کرده؛ در حالی که منیژه تورانی بوده است. او دختر دشمن بزرگ ایران، یعنی دختر افراسیاب – پادشاه توران – بود!

  البته این نکته اهمیت چندانی ندارد و حق با آقای علم‌الهدی است. یعنی رفتار و سلوک منیژه تفاوت چندانی با رفتار زنان ایرانی نداشته. چون ایرانیان و تورانیان در مجموع تا حد زیادی در اتمسفر فرهنگی مشابهی می‌زیستند. ولی همین که امام جمعۀ مشهد واقف نیست منیژه ایرانی نبوده، نشان‌دهندۀ آشنایی کم او با "تاریخ ایران باستان" است و گمان گرده یک بیت کافی است.

   نکتۀ مهم‌تر اما این است که تفاخر منیژه به اینکه آفتاب هم تنش را ندیده، ریشۀ اشرافی هم دارد. در مکه و مدینه نیز اشراف دقیقا به علت وضع مالی بهتری که داشتند، لباس‌ بیشتری بر تن داشتند.

   اکثریت مردم حجاز فقیر بودند و لباس‌ چندانی نداشتند. یعنی نه لباس‌های گوناگون داشتند، نه همان تک‌ لباسی که داشتند، همۀ جای بدن‌شان را می‌پوشاند و در نتیجه آفتاب تن آن‌ها را می‌دید و می‌سوزاند.

  اینکه نقل شده است پیامبر گرامی اسلام لباس‌‌های با آستین بسیار بلند را نمی‌پسندید و اگر لباسی می‌خرید و آستین‌اش بیش از اندازه بود، مقدار اضافی را می‌برید، دلیلش این بوده که چنین جامه‌هایی را اشراف از سر تفاخر می‌پوشیدند و بسیاری از مردم پول کافی برای تهیۀ چنین لباس‌هایی نداشتند.

 احتمالا در ایران هم اقشار فقیر تا حدی گرفتار چنین مشکلی بودند. به هر حال اینکه منیژه می‌گوید آفتاب هم تن مرا ندیده، احتمالا حاوی اشاره‌ای است به خاستگاه طبقاتی برتر او؛ خاستگاهی که اکثر زنان فاقدش بودند.

 به عنوان جمع‌بندی باید گفت در این یادداشت به سه نکته اشاره کردیم. یکم اینکه: وقتی برای دفاع از حجاب، پای زن باده‌نوشی مثل منیژه به میان می‌آید، یعنی جناب علم‌الهدی هم واقف‌اند که برای دفاع از حجاب باید به سراغ شخصیت‌هایی تازه و غیراسلامی رفت و همین نشانۀ تحولی اساسی در جامعۀ ایران است که انکار می‌شود.

دوم اینکه: حتی اگر بپذیریم اسلام دقیقا همان چیزی است که آقای علم‌الهدی و همفکران محافظه‌کار ایشان می‌گویند، سخت‌گیری برای اینکه سبک زندگی مردم و حتی مشی آن‌ها در عرصۀ عمومی "کاملا اسلامی" شود، علت اساسی دین‌گریزی در جامعۀ ایران بوده است. با مردم نباید سخت گرفت وگرنه دین‌گریزی به دین‌ستیزی هم منتهی خواهد شد.

سوم اینکه: اگر چیزهایی به نام "تاریخ ایران باستان" و "فرهنگ ایرانیان" وجود دارد، این امور قطعا تاثیر پایدار و ماندگار خودشان را بر زندگی و مشی و منش ایرانیان گذاشته‌اند. جامعه، مومی در دستان ارباب قدرت نیست تا آن را به هر شکل که خواستند، درآورند. قناعت را فقط به مردم نباید توصیه کرد. حاکمان هم در تلاش برای ایجاد "جامعۀ مطلوب" خودشان باید اهل قناعت باشند.

---------------------- 

نمایه از کتاب: قصه های شاهنامه-5

 

 

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: منیژه ، زنی که آفتاب تن برهنه اش را ندیده است / از محو شبانه نقاشی شاهنامه تا توسل به فردوسی برای حجاب!

دیگر خبرها

  • ظرفیت‌های دولت در پشتیبانی از یادمان‌های دفاع مقدس فعال می‌شوند
  • حوزه‌های علمیه مهمترین نقش تربیتی را در جامعه دارند
  • دفاع مقدس ما امروز در جنگ نرم است
  • افتتاح فاز نخست موزه دفاع‌ مقدس زنجان
  • ترویج فرهنگ ایثار و شهادت نیاز امروز جامعه است
  • آقای علم‌الهدی! چرا منیژه؟
  • پاسداری از خون و راه شهدا، رسالت همگانی
  • حضور استاندار ایلام در منزل شهید تازه‌تفحص‌شده دوران دفاع مقدس
  • برگزاری مراسم سالگرد پدر ۴ شهید دفاع مقدس در مبارکه
  • تشییع پیکر شهدای تازه تفحص شده فردا در اصفهان